پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ 21 November 2024
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۶
کد خبر: ۸۴۳۲۹
دکتر آرش رئیسی‌نژاد استاد روابط بین‌الملل در گفت‌وگو با فراز بررسی کرد

چگونه قدرت ۱۰۰ سال در انحصار دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان ماند؟ | راز انسجام جامعه دوپاره آمریکا چیست؟ | پس از انتخابات شورش می‌شود؟

چگونه قدرت  ۱۰۰ سال در انحصار دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان ماند؟ | راز انسجام جامعه دوپاره آمریکا چیست؟ | پس از انتخابات شورش می‌شود؟
انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا امروز به پایان راه خود می‌رسد. نگاه‌های بسیاری در داخل و خارج این کشور به نتیجه انتخابات دوخته شده است. چراکه هر نتیجه‌ای پیامدهای داخلی و بین‌المللی خاص خود را دارد. اما فقط ماهیت انتخابات آمریکا نیست که هر دوره آن را برای ما‌ه‌ها به کانون توجه‌ها تبدیل می‌‌کند، این انتخابات به لحاظ شکلی نیز دارای پیچدیگی‌ها و جاذبه‌هایی است که از دل جامعه این کشور بیرون آمده.
امیرمحمد حسینی
نویسنده
امیرمحمد حسینی

 آرش رئیسی‌‌نژاد استاد پیشین روابط‌ بین‌الملل دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «فراز» درباره پیچیدگی‌های انتخابات آمریکا، از چگونگی تشکیل نظام دو حزبی در این کشور تا سازوکار برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری توضیحات روشن‌کننده‌ای می‌دهد. 

در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.  

نظام دوحزبی در آمریکا چگونه شکل گرفت؟ آیا از ابتدا درباره شکل نظام حزبی تصمیم‌گیری و توافقی وجود داشت؟

امروزه دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات أحزاب اصلی آمریکا هستند؛ گرچه که احزاب کوچکتری مثل لیبرتارین و سبز نیز وجود دارند. در زمان استقلال آمریکا و نگارش قانون اساسی بحثی از حزب وجود نداشت ولی نیاز کشور باعث شد تا یکی دو دهه پس از آن، نظام حزبی به تدریج پدید آید. در آن مقطع تاریخی مباحث مهم‌تر دیگری نیز وجود داشت. مثلا اینکه دولت فدرال باید قوی‌‌تر باشد یا دولت‌های ایالتی؟ توجه کنیم که وقتی در آمریکا شخصی فدرالیست است یعنی از حکومت مرکزی قدرتمند طرفداری می‌کند. در واقع مفاهیم در امریکا کاملا با سایر نقاط جهان متفاوت است. در چنین چارچوبي احزاب متفاوتی شکل گرفت.

سنگ بنای هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه ریشه در حزب جمهوری‌خواه دموکرات توماس جفرسون بود. جفرسون این حزب را در ۱۷۹۲ بنیان گذاشت. جفرسون این حزب را در برابر حزب فدرالیست ایجاد کرد. حزب فدرالیست توسط الکساندر همیلتون در دوره اول ریاست‌جمهوری جورج واشینگتن بنا گذاشته شده بود و حزبی ملی‌گرا با تکیه بر قدرت والاتر دولت مرکزی (فدرال) بر دولت‌های ایالتی. حزب جمهوری‌خواه-دموکرات ایالات متحده آمریکا در سال ۱۸۲۸ بنیان‌گذاری شده و قدیمی‌ترین حزب فعال در جهان است. در ۱۸۴۸ نام این حزب به حزب دموکرات تغییر یافت.

حزب جمهوری‌خواه در ۱۸۵۴ توسط فعالین ضد برده‌داری در میشیگان پایه گذاری شد که نام آن برگرفته از حزب جمهوری‌خواه دموکرات توماس جفرسون بود. ادعای اینان این بود که رهبران حزب دموکرات با حمایت از برده‌داری آرمان‌های جفرسون را برهم‌زده‌اند و خود را رهرو اصلی وی می‌دانستند. اندکی بعد با پیروزی آبراهم لینکلن در ۱۸۶۰ جمهوریخواهان رقیب اصلی حزب دموکرات شده و حزب ویگ که معتقد به برتری کنگره بر رئیس‌جمهور بود به حاشیه رفت. 

به طور کلی نظام دو حزبی از میان فراز و نشیب‌ها بیرون آمد و اینطور نبود که درباره آن تصمیم‌گیری شده باشد. اما نکته اینجاست که در این زمینه اجماعی شکل گرفت. اجماعی که در رئیس جمهوریهای نخستین آمریکا نیز تجلی داشت. امروز هرچند که احزاب دیگری نیز وجود دارد اما بیش از صد و اندی سال است که قدرت بین حزب دموکرات و جمهوری‌خواه رد و بدل می‌شود.

یکی از پرسش‌ها در این نظام دو حزبی، چگونگی برآمدن نامزدها از دل احزاب است. نامزدهای ریاست‌جمهوری در احزاب با چه سازوکارهایی فیلتر می‌شوند؟

در آمریکا پیش از آنکه در آخرین کنوانسیون نامزد نهایی معرفی شود، در سطح ایالت‌ها رقابت آغاز می‌شود. حتی جدیداً نامزدهای مبتنی بر آرای افکار عمومی در نظرسنجی‌ها نیز مورد سنجش قرار می‌گیرند و کنار رفته یا بالا می‌روند. مکانیزم‌های دیگری نیز وجود دارد. به طور مثال نامزد انتخابات باید قادر به جذب کمک‌های مالی در سطح گسترده باشد. میزان مجاز پرداخت اعانات به نامزدها یا احزاب در حال حاضر برای افراد، حداکثر هزار دلار و برای سازمان‌ها حداکثر ۵هزار دلار است. در ازای هر ۵هزار دلار اعانه‌ای که هر نامزد انتخاباتی از حامیانش کسب می‌کند، دولت فدرال ۲۵۰ دلار به وی پرداخت می‌کند. کنوانسیون حزبی سطح ایالتی و سپس سطح ملی این فیلترها را اعمال می‌کند. در دو حزب افرادی نیز هستند که دارای سطح نفوذ بالاتری هستند که تاثیرگذاری خود را دارند. بنابراین مثلا شما می‌بینید که نوع نگرش خانواده بوش در حزب جمهوری‌خواه به آقای ترامپ تاثیرگذار است یا اینکه آقای اوباما در اوایل کار شکی را در میان خانواده کلینتون برانگیخته بود. با این همه سیستم حزبی در آمریکا آنقدر انعطاف داشته که این افراد جدید را به ساختار اضافه کند. هرچند که گویی این انعطاف در سال‌های اخیر کاسته شده است.

 به هر حال تغییر و تحولات درون جامعه امریکا وجود دارد. من همواره گفته‌ام که آمریکا کشوریست با دو جامعه متفاوت؛ بدین معنا دو مردم در آمریکا زندگی می‌کنند: یک جامعه ملی و دیگری جامعه بین المللی. این نکته یکی از منابع و سرچشمه‌های تغییر درونی است و شناخت سیاست خارجی امریکا بدون درک این دو جامعه در یک کشور واقعاً سودمند نیست.

به‌نظرتان این جامعه دوپاره‌ حول چه محوری منسجم می‌شود؟

یکی از دلایل این انسجام مفهوم وطن‌دوستی آمریکایی (American Patriotism) است. باوجود اینکه نگرش‌های مختلف وجود دارد، مثلا درباره حضور امریکا در عراق انتقادهای بسیار تندی مطرح می‌شود، آن‌ها بر سر یک چیزی گرد هم می‌آیند که میهن دوستی امریکایی است. شما بازتاب این را نه فقط در فیلم‌های هالیوودی می‌بینید، بلکه اهمیت پرچم نیز آن را نشان می‌دهد. در بسیاری از دانشگاه‌های آمریکایی در هر کلاسی پرچم آمریکا دیده می‌شود. در کنار آن متن قانون اساسی  شبه‌مقدس است. به‌گونه‌ای که  مبنای قانون‌گذاری می‌شود. در همین راستا در آمریکا دو گروه شکل می‌گیرد که به یکی  اسنشالیست و دیگری را کانستراکشنیست می‌گویند. گروه اول می‌گوید که هرچه قانون اساسی گفته باید مبنا قرار گیرد. اما گروه‌های دیگر قائل به تفسیر قانون اساسی هستند و می‌گویند که می‌توان اجتهاد کرد. متن قانون اساسی بسیار مهم، مرکزی و وحدت‌بخش است. یک توافقی وجود دارد و یکی از دلایل آن نیز به کسانی که این قانون اساسی را نوشتند بازمی‌گردد. آن‌ها بنجامین فرانکلین، توماس جفرسون، جان آدامز، جان جی، جیمز مدیسون و الکساندر همیلتون بسیار از زمانه خود جلوتر بودند. آن‌ها همگی  نسبت به مونتسکیو، روسو و حتی کوروش‌نامه گزنفون اهمیت قائل بودند. بنابراین دو پارگی بالقوه وجود دارد اما هنوز میهن‌پرستی آمریکایی که نماد خود را در پرچم و قانون اساسی نشان می‌دهد محور وحدت است.

آقای رئیسی‌نژاد فکر می‌کنید می‌توان رخدادهای پس از انتخابات ۲۰۲۰ را نقطه عطفی در به‌چالش‌ کشیده‌شدن این وحدت دانست یا متغیرهای دیگری در شکل‌گیری آن موثر بود؟

باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که چهار سال قبل که این اتفاق افتاد به شخصیت آقای ترامپ و بستری ارتباط داشت که در میان حامیان و هوادارانش مهیا بود. البته قدرت نهادینگی در آمریکا آنقدر بود که در نهایت شورش را کنترل کرد هر چند که ضربه‌ای بر چهره دموکراسی آمریکایی زد. در انتخابات پیش‌رو در صورت شکست، احتمال کمتری وجود دارد که شاهد چنین حرکاتی باشیم. چراکه هشدارها و  اخطارها داده شده و به دلیل قدرتمندبودن اجماع با نامزدهایی بخواهند ترتیبات نهادی را برهم بزنند برخورد می‌شود. با این حال، رقابت تنگاتنگ دو نامزد، بستری روانی را فراهم ساخته که چه بسا در صورت شکست یکی از این دو، به ویژه ترامپ، باز هم تنش‌های اجتماعی-سیاسی پدید آید.

هر چند که باید توجه کرد که کدام حامیان و بستر اجتماعی توانایی و اراده برای حضور در خیابان را دارد. این بستر در حزب جمهوری‌خواه بیشتر دیده می‌شود. به این دلیل که دو جامعه‌ای که من از آن نام بردم، یک جامعه ملی و دیگری جامعه بین المللی است. در واقع جامعه ملی اکثراً به جمهوری‌خواهان رای می‌دهند ولی نه لزوماً همیشه. جامعه بین‌المللی نیز اکثرا به دموکرات‌ها رای می‌دهند. جامعه بین المللی جامعه‌ای است که آمریکا را یک کشور بین‌المللی می‌بیند، تمایل به داد و ستد با کشورها دارد و به مهاجران نگاه منفی ندارد. هالیوود نماد این آمریکاست، یعنی آمریکا را به جهان نشان می‌دهد. به همین دلیل طرفداران هالیوود و دست‌اندرکاران و بازیگران و کارگران‌ها بیشتر به جامعه بین‌المللی رغبت دارند. جامعه ملی آمریکا اما به مهاجران نگاه منفی دارد و نسبت به جامعه‌بین‌المللی در سطح تحصیلات پایین‌تری قرار می‌گیرد. اکثر این جامعه سفیدپوست‌هایی هستند شغل‌های پایین‌تری دارند و طبقه متوسط روبه‌پایین را تشکیل می‌دهند. آن‌ها فکر می‌کنند که مهاجران شغل آن‌ها را دزدیدند ولی متوجه نیستند که  همین مهاجرین شغل‌های بسیاری تولید کردند. نقاطی که دو جامعه زندگی می‌کند نیز متفاوت است. مثلا ایالت‌هایی که بیشترین دادوستد بین‌المللی را دارد شمال شرقی و کالیفرنیا است. در حالی که در مید وست(غرب میانه) آمریکا تعامل کمتری دارد و حضور جامعه ملی را بیشتر می‌بینیم.

آقای ترامپ هم در انتخابات سال ۲۰۱۶ با شعاری سه وجهی این حامیان را بسیج کرد. در وجه نخست یک کشور شغل خراب کن را معرفی کرد که چین نام دارد. او نگفت چین به این دلیل که بمب دارد بد است بلکه به این دلیل بد است که شغل شما را می‌گیرد. وجه دوم خطری بود که آقای ترامپ در ادبیات خود متوجه زامبی‌هایی دانست که از مرز عبور می‌کنند. این واژه زامبی در هالیوود ساخته و پرداخته شد. از این نگاه اکثراً مهاجران نابهنجاری می‌آورند و به طور مثال فروشنده مواد و قاچاقچی معرفی می‌شوند. در نهایت یک پدیده موهومی به نام رادیکال اسلام در وجه سوم قرار داشت که ورای مرزها با منافع و هویت امریکا مخالف است. او این بر این سه گانه تاکید کرد و توانست رای بیاورد. شخصیت او نیز طوری بود که می‌توانست ترتیبات رسانه‌ای که از پیش در فضای آمریکا متجسد شده بود را با یک توییت به‌هم بریزد. 
چنین بستری ایجاد شد که در سال ۲۰۲۰ ما شاهد اتفاقات پس از انتخابات بودیم. بنابراین علیرغم اماده باش گارد ملی، چه بسا احتمال تکرار این مسئله در ۲۰۲۴ وجود داشته باشد. با این تفاوت که شورش چه بسا تنها به واشینگتن دی سی محدود نشود، بلکه در ایالات متفاوت رخ دهد.

 در ماه‌های اخیر این بحث مطرح بود که در آمریکا deep state مایل به ریاست‌جمهوری ترامپ نیست. deep state چه نقشی در انتخابات دارد و آیا به سمت نامزد خاصی سوگیری کرده و می‌کند؟

در فضای عمومی آمریکا واژه deep state را معمولا به عنوان The establishment به کار می‌برند گرچه که این دو با هم تفاوت‌هایی دارند. این واژه اشاره به نهادهای اصلی شبکه قدرت و افراد و گروه‌های ذی‌نفوذ در حوزه‌های مختلف دارد. به طور مثال در سال ۲۰۱۶ خانم هیلاری کلینتون و در سال ۲۰۲۰ آقای جو بایدن نماد the establishment بودند. در این زمینه باید به تصوری که the establishment از جایگاه امریکا در جهان دارد توجه کنیم. این بخش امریکا را یک کشور بین المللی می‌بیند که رابطه با اروپا، ژاپن، کره جنوبی و دیگر کشورها حیاتی محسوب می‌شوند. اما در مقابل آقای ترامپ را می‌بینید که می‌گوید آمریکا پلیس جهان نیست و با حجم انتقاداتی که نسبت به حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان داشت اتفاقا در سال ۲۰۱۶ رای هم می‌آورد. آیا امروز the establishment در سال ۲۰۲۴ همان نگرش را دارد؟ من کمی محاظفه‌کارتر پاسخ این سوال را می‌دهم. ترامپ وقتی توانسته با وجود اتفاقات سال ۲۰۲۰ دوباره کاندیدا شود یعنی هم به لحاظ شخصیتی و هم به دلیل حمایت‌هایی که دارد حذف نشدنی بوده است. چه‌بسا می‌بینیم که deep state   متوجه اهمیت آقای ترامپ باشد و همکاری‌هایی نیز شکل دهد. یکی از نقاط افتراق در سال ۲۰۱۶ این بود که آقای ترامپ مرتب چین را خطر اصلی می‌شمرد اما deep state روی روسیه نظر داشتند. جالب اینه که نگاهی که آقای ترامپ داشت را امروز آن بخش پذیرفته و چین را خطر اصلی می‌داند.  تغییر بالانس یا توازن داخلی یک تفسیر دیگری از دوست و دشمن را برای آمریکایی‌ها تداعی می‌کند.

به شکل انتخابات در آمریکا بپردازیم که همواره پرسش‌ها و ابهام‌هایی درباره آن وجود دارد. انتخابات ریاست‌جمهوری دقیقا با چه سازوکاری در آمریکا برگزار می‌شود؟

انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا انتخاباتی دو مرحله‌ای و غیرمستقیم است که از طریق مجمع گزینندگان (کالج الکترال) رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور را بر می‌گزیند. گویی اینکه نظام آمریکا جمهوری ریاستی است انتخابات در دیگر جمهوری‌های ریاستی متفاوت است چرا که در دیگر جمهوری های ریاستی (برزیل) و نیمه ریاستی (فرانسه) رئیس جمهور با رای مستقیم مردم کشورشان «هر نفر یک رأی» برگزیده می‌شود.

بر پایه اصل ۲ و متمم ۱۲ قانون اساسی آمریکا شهروندان آمریکا که در یکی از پنجاه ایالت یا در واشینگتن دی‌سی برای رأی‌گیری ثبت نام شده‌اند. رای خود را برای انتخاب اعضای کالج الکترال با گزینندگان به صندوق می‌اندازند. گرچه مردم در روز انتخابات نام نامزدهای ریاست جمهور را در برگه‌های اخذ رای می نویسند. اما در عمل مجمع گزینندگان به طور مستقیم رئیس جمهور و معاون او را انتخاب میکنند. در گام بعد اعضای منتخب کالج یا گزینندگان به طور مستقیم به رئیس جمهور و معاون وی رای می‌دهند که به آن رأی الکترال میگویند. نامزدی که دستکم ۲۷۰ رای از ۵۳۸ رای الکترال را بدست آورد. رئیس جمهور آمریکا خواهد شد.
هر ایالت به اندازه نمایندگان خود در کنگره آرای الکترال دارد. کنگره آمریکا از دو مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا تشکیل شده است. تعداد نمایندگان مجلس نمایندگان بر پایه جمعیت هر ایالت تعیین می شود. از این رو کالیفرنیا ۵۵ نماینده دارد چرا که بر جمعیت ترین ایالت است.
تگزاس ۳۸ نماینده، فلوریدا ۳۰ نماینده، نیویورک ۲۸ نماینده و... ولی هر ایالت تنها دو سناتور دارد. این بدین معناست که تعداد سناتورها در هر ایالت مساوی است از این رو مجلس سنا ۱۰۰ عضو دارد. ریشه برابری تعداد سناتورها و همچنین به وجود آمدن آرای انتخاباتی به تلاش پدران بنیانگذار ایالات متحده باز می‌گردد که نمی‌خواستند تنها ایالات بزرگ در انتخاب رئیس جمهور تعیین کننده باشند در غیر این صورت این موضوع باعث می‌شد که نامزدها تنها به ایالاتی که جمعیت بیشتری داشته باشد سفر کنند و در آنجا با مردم مشارکت کنند.

انتخاب گزینندگان هر ایالت دو مرحله‌ انجام می‌شود. در مرحله اول، احزاب سیاسی هر ایالت فهرستی از انتخاب‌کنندگان بالقوه را پیش از انتخابات عمومی برمی‌گزینند. در مرحله دوم، راهی‌دهندگان هر ایالت با رای دادن در انتخابات عمومی، انتخاب‌کنندگان ایالت خود را تعیین‌ می‌کنند.

مرحله نخست فرآیند توسط احزاب سیاسی هر ایالت کنترل می‌شود و از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است. احزاب از طریق کنوانسیون‌های ایالتی با رای گیری در کمیته مرکزی حزب فهرست گزینندگان بالقوه را انتخاب می‌کنند. این مرحله منجر به فهرست منحصر به فردی از گزینندگان بالقوه برای هر نامزد ریاست جمهوری می‌شود. احزاب سیاسی معمولاً افرادی را به عنوان گزینندگان بر می‌گزینند که سابقه خدمت و وفاداری به آن حزب داشته‌اند. همچو مقامات منتخب ایالتی رهبران حزب ایالتی یا افرادی با وابستگی شخصی یا سیاسی به نامزد ریاست‌جمهوری حزب باشند.

مرحله دوم در انتخابات عمومی اتفاق می‌افتد. زمانی که رأی دهندگان هر ایالت به نامزد ریاست جمهوری مورد نظر خود رای می‌دهند. در واقع انتخاب‌کنندگان ایالت خود را بر می‌گزینند. نام گزینندگان بالقوه ممکن است بسته به شیوه های انتخاباتی و فرمت برگه‌های رأی در هر ایالت در برگه رای زیر نام نامزدهای ریاست جمهوری درج شود یا نشود.
گزینندگان مستقیماً توسط مردم و در روز انتخابات ریاست جمهوری برگزیده می‌شوند. گزینندگان پس از انتخاب عموماً آرای الکترال خود را به نامزدی می‌دهند که در ایالت آنها اکثریت را به دست آورده است. این بدین معناست که برنده اکثریت آرای مردمی در هر ایالت «هر نفر یک رای» همه آرای الکترال را دریافت کند «برنده همه را می‌برد.»

فهرست گزینندگان بالقوه نامزد پیروز در هر ایالت به عنوان انتخاب کنندگان ان ایالت تعیین می‌شود به استثنای ایالت‌های نبراسکا و مین که توزیع گزینندگان به صورت تناسبی انجام می‌شود. در این دو ایالت نامزد پیروز در سطح ایالتی دو انتخاب کننده را دریافت می‌کنند و برنده هر حوزه کنگره یک گزیننده به دست می آورد. این سیستم به نبراسکا و مین اجازه می‌دهد انتخابکنندگان را به بیش از یک نامزد اختصاص دهند.
در انتخابات عمومی رأی شما به تعیین انتخاب‌کنندگان ایالت شما کمک می‌کند. هنگامی که به یک نامزد ریاست جمهوری رأی می‌دهید. در واقع مستقیماً به رئیس جمهور رای نمی‌دهید بلکه به ایالت خود می‌گویید که می‌خواهید ایالت شما در جلسه انتخاب‌کنندگان به آن نامزد رای دهد. ایالت‌ها از نتایج این انتخابات عمومی که به عنوان رأی عمومی نیز شناخته می‌شود. برای تعیین انتخاب‌کنندگان خود استفاده می‌کنند. حزب سیاسی نامزد پیروز در ایالت افرادی را که به عنوان گزینندگان خدمت خواهند کرد، انتخاب می‌کند.

آیا در قانون‌ اساسی بندی وجود دارد که گزییندگان را مجبور به انتخاب کند یا آن‌ها در انتخاب آزاد هستند؟

هیچ بندی در قانون اساسی یا قانون فدرال وجود ندارد که انتخاب کنندگان را ملزم به رأی دادن بر اساس نتایج آرای عمومی ایالت خود کند. با این حال عمده ایالت‌ها گزینندگان را موظف می‌کنند تا مطابق با آرای عمومی رای دهند. این تعهدات به دو دسته تقسیم می‌شوند. گزینندگانی که به وسیله قانون ایالتی ملزم هستند و کسانی که به تعهدات به حزب سیاسی خود پایبندند. اما ۱۸ ایالت مقرراتی که به طور خاص به این رفتار بپردازد ندارند.
دیوان عالی ایالات متحده تعیین کرده که قانون اساسی الزام نمی‌کند گزینندگان کاملاً آزادانه عمل کنند و از این رو احزاب سیاسی می‌توانند از انتخاب کنندگان تعهد بگیرند تا به نامزدهای حزب رای دهند.

تابه حال گزیننده‌ای برخلاف رای ایالت دست به انتخاب زده؟

اگر یک گزیننده به نامزد پیروز در ایالت خود رأی ندهد به او گزیننده پیمان شکن گفته می‌شود. برخی قوانین ایالتی مقرر می‌کنند که گزینندگان «پیمان شکن با ناوفادار ممکن است جریمه شوند با رأی آنها باطل اعلام شود و با یک گزیننده جایگزین تعویض شوند. دیوان عالی در سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفت که ایالت‌ها می‌توانند شرایطی را برای نحوه رای دادن انتخاب کنندگان وضع کنند. هیچ گزیننده‌ای تاکنون برای رای دادن بر خلاف تعهد خود تحت پیگرد قرار نگرفته است.

در سال ۲۰۱۶ چند گزیننده به دلیل رأی ندادن مطابق تعهدشان رد صلاحیت شده و جایگزین شدند و برخی دیگر جریمه شدند. به ندرت پیش می‌آید که انتخاب کنندگان آرای عمومی را نادیده بگیرند و رأی الکترال خود را به نامزدی غیر از نامزد حزب خود بدهند. گزینندگان معمولاً در حزب خود دارای موقعیت رهبری هستند یا به دلیل سال‌ها خدمت و فادارانه به حزب انتخاب می‌شوند. در طول تاریخ آمریکا بیش از ۹۹ درصد انتخاب‌کنندگان مطابق تعهد خود رای داده‌اند.

نکته دیگر درباره زمان برگزاری انتخابات است. از سال ۱۸۴۵ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هر چهار سال یک بار در نخستین سه شنبه پس از ۱ نوامبر با رأی دهندگان ثبت نام شده‌ای که در روز انتخابات رأی خود را به صندوق می اندازند برگزار می شود. در همین روز رقابتهای انتخاباتی سراسری فدرال ایالتی و محلی نیز برگزار می شود. از آنجا که دولتهای ایالتی مسئول اداره انتخابات هستند این رقابت‌ها معمولا در یک برگه رای ظاهر می‌شود. 
واشینگتن دی سی که ایالت (State) نیست در سال ۱۹۶۰ بر پایه اصلاحیه بیست و سوم موفق شد که سه رأی الکترال داشته باشد. هر چند که سناتور با نماینده ای در کنگره ندارد.
گزینندگان کالج انتخاباتی پس از آن به طور رسمی آرای الکترال خود را در نخستین دوشنبه پس از ۱۲ دسامبر در پایتخت ایالت خود به صندوق می اندازند. کنگره سپس نتایج را در اوایل ژانویه تایید می کند و دوره ریاست جمهوری در روز تحلیف رئیس جمهور آغاز می شود که از زمان تصویب متمم بیستم قانون اساسی در ۲۰ ژانویه تعیین گشته است.

پنج مرتبه (۱۸۳۴، ۱۸۷۶ ،۱۸۸۸، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۶) برنده بیشترین آرای مردمی با پیروز نهایی انتخابات متفاوت بوده است در ۲۰۱۶ هیلاری کلینتون از دونالد ترامپ و در ۲۰۰۰ ال گور از جورج بوش بیشتر رای آوردند ولی شکست را پذیرا شدند.
این‌ها انتخابات‌هایی بودند که در آن برنده به دلیل تأثیرات عظیم اکثریت نسبی کم تعداد در ایالت‌های چرخشی (swing states) پر جمعیت آراء مردمی را از دست داد. این ایالت‌ها معمولاً نوادا، آریزونا، ویسکانسین، میشیگان، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا، فلوریدا و جورجیا هستند.
در صورتی که هیچ یک از نامزدهای ریاست جمهوری اکثریت مطلق آرا را به دست نیاورد آنگاه مجلس نمایندگان آمریکا رئیس جمهور را انتخاب خواهد کرد و اگر هیچ یک از نامزدهای معاونت ریاست جمهوری اکثریت مطلق را به دست نیاورند مجلس سنای ایالات متحده آمریکا معاون رئیس جمهور را بر می‌گزیند.

به نظر می‌رسد که نهاد انتخابات طوری طراحی شده که کارکرد و مشروعیت را توأمان محقق کند.

بله! آمریکایی‌ها قائل به پشتوانه هنجاری صرف مشروعیت نیستند. به دلیل نگاه اصالت کارکرد در آمریکا باید پشتوانه هنجاری با پشتوانه کارکردی درهم‌تنیده باشد. در آمریکا تقریبا تمامی انتخابات در هم تنیده است که در سطح ملی و ایالتی و دو حوزه قوه مجریه و قوه مقننه مشاهده می‌کنید. هر دو حزب در این دو حوزه فعال هستند و انتخابات درونی حزبی نیز وجود دارد که باعث می‌شود انتخابات در آمریکا بنیان هنجاری و کارکردی داشته باشد. مقوله دیگری نیز مثل کالج الکترال بر پیچیدگی انتخابات در آمریکا افزوده که از یک سو موجب پیچدیگی و از سوی دیگر باعث جذبه آن شده است.
 

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

چقدر از قطعی برق به خاطر استخراج بیت‌کوین است؟

جزئیات دیدار رئیس جمهور با وزیر خارجه سوریه | پزشکیان: ایران دست از حمایت از دوستان خود برنخواهد داشت

برنامه سپاه تا ۴ سال آینده رسیدن به مدار ۳۶هزار کیلومتری زمین است

قطعنامه حقوق بشری کانادا علیه ایران به تصویب رسید

توصیه می‌کنم کشورهای اروپایی از فرصت گفتگویی که دولت چهاردهم ایجاد کرده، استفاده کنند

گفتگوی تلفنی عراقچی با وزرای خارجه کشورهای عضو شورای حکام آژانس

اوکراین برای نخستین بار با موشک دوربرد بریتانیایی «سایه طوفان» خاک روسیه را هدف قرار داد

آمریکا پیش‌نویس قطعنامه آتش‌بس غزه را وتو کرد

شیخ نعیم قاسم: حزب‌الله بر اساس ۲ مسیر میدان و مذاکره عمل می‌کند

رهبری شخصا به دکتر پزشکیان فرمودند با اصلاح قانون تابعیت قهری موافق هستم

مین‌گذاری بایدن سر راه ترامپ در اوکراین

گیر رسایی به ظریف، پچ‌پچ افزایش قیمت انرژی و تجمع معلمان در بهارستان

کلینیک ترک بی‌حجابی به کجا رسید

آهو دریایی کجاست؟

پیشنهاد سردبیر
زندگی